موانع استفاده از هوش هیجانی

موانع, استفاده, از هوش هیجانی, در ارتباط موانع, مهارت‌های اجتماعی هوش هیجانی, در صورتی‌که موارد زیر در روابط شما باشند احتمال ناموفق بودن و شکست روابط شما بالاتر می‌رود. توجه داشته‌باشید که هر چه کمتر از این رفتارها استفاده, کنید. 1 - استفاده, از کلمات و عبارات دستوری. بیشتر آدم‌ها از دستور گرفتن خوششان نمی‌آید. 2 - اخطار دادن و اتمام حجت کردن، این کار مخاطب را در تنگنا قرار می‌دهد و احساس می‌کند دیگر فرصت هیچ خطایی را ندارد و مضطرب می‌شود. تهدید کردن دیگران نیز همین حالت را ایجاد می‌کند به علاوه این که او را به ایجاد سپر دفاعی یا تلافی کردن تحریک می‌کند. 3 - موعظه و نصیحت کردن. بسیاری از حرف‌هایی که در نصیحت‌ها زده می‌شوند را شنونده خودش می‌داند. مهمترین بدی نصیحت کردن این است که نصیحت شونده را در موضع پایین‌تر و کمتر نسبت به نصیحت کننده قرار می‌دهد و این حالت ناخوشایندی است و حس حقارت را تحریک می‌کند که گاهی شخص برای جبران آن دست به هر کاری ممکن است بزند. 4 - توصیه کردن و پیشنهاد دادن بدون این‌که از شما خواسته شده‌باشد.این کار توازن ارتباط شما را به هم می‌زند و به شخص مقابل احساس بدی دست می‌دهد.به جای توصیه کردن به حرف‌ها خوب گوش بدهید تا احساس امنیت کند و اگر کمکی بخواهد خودش مطرح کند. 5 - استفاده, از دلیل و برهان و منطق برای متقاعد کردن دیگری. ممکن است آن‌ها در استدلال و منطق حریف شما نشوند و آن‌چه می‌گویید را بپذیرند. اما محرک اصلی انسان‌ها عقل و منطق و استدلال نیست بلکه هیجان‌ها، نیازها و امیال انسان است که او را وادار به عملی می‌کند. پس به جای وادار کردن دیگران به وسیله سخنرانی و استدلال سعی کنید در حالات درونی و احساسات آن‌ها نفوذ کنید. اگر آن‌ها را به خود جذب کنید خود به خود آن‌چه را شما بخواهید برای رضایت خاطر شما انجام خواهند داد. 6- قضاوت نکنید، آن‌ها را مقصر جلوه ندهید و به شدت با آن‌هامخالفت نکنید. این کارها موانع,ی برای ارتباط مفید و نفوذ در آن‌ها به شمار می‌روند. هیچ‌کس از انتقاد و مورد قضاوت قرار گرفتن خوشحال نمی‌شود. انتقاد فرد را درحالت دفاعی فرو می‌برد و سعی می‌کند ایرادات خود را توجیه کند. در صورت ضروری بودن انتقاد آن را به درستی و شفاف معین کنید تا تمام شخصیت او را دربر نگیرد. در برخورد با دیگران مشکل محور باشید تا قضاوت محور. 7- دیگران را مسخره نکنید. اسم گذاشتن روی دیگران و مسخره کردن آن‌ها شخصیت آن‌ها را خُرد خواهدکرد. در هر سازمانی گاهی برای خنده یکی را مورد تمسخر قرار می‌دهند و بقیه به او می‌خندند. این کار به اضمحلال شخصیت فرد می‌انجامد و اگر چه ممکن است به روی خود نیاورد اما در درون خود بسیار آزرده خواهدشد. تحقیر می‌شود و برای جبران احساس حقارت خود ممکن است دست به هر کاری بزند. 8 - در روابط خود مثل یک بازپرس پشت سر هم سؤال نکنید. همه چیز شخص را زیر سؤال نبرید. اگر خودش بخواهد درباره بعضی چیزها توضیح می‌دهد در غیر این صورت فشارهای شما او را به دروغ وادار خواهد کرد. 9 - رفتارهای مصنوعی از خود نشان ندهید. انسان‌ها در روابط خود رفتارهای غیر کلامی را به خوبی درک می‌کنند. فکر نکنید که می شود آن‌ها را گول زد. تنها چیزی که هست این است که آن‌ها به روی خود نمی‌آورند. این رفتارها و واکنش‌ها به این دلیل موانع, ارتباطی محسوب می‌شوند که همه در پی این هستند که رفتار، طرز فکر ، احساسات و عواطف مخاطب را تغییر دهند و او را همان‌طور که هست نپذیرند. در حالی‌که اولین شرط رابطه موفق پذیرش‌است. خلاصه آن‌چه در این فصل آموختید در این فصل آموختید که یکی از مهارت‌های هوش هیجانی, مهارت در روابط اجتماعی است. مهمترین مهارت در روابط اجتماعی نفوذ در دیگران است. توانایی نفوذ و متقاعد‌سازی که با هوش هیجانی, صورت گیرد پایدار تر و گسترده تر خواهد بود. روش‌های نفوذ را نباید با چاپلوسی یکی دانست زیرا در چاپلوسی شخص تحت کنترل دیگری در می‌آید در حالی‌که درنفوذ کردن شخص دیگری را تحت کنترل خود در می‌آورد. پذیرش، قدردانی، توجه، تایید و تحسین شیوه‌هایی هستند که می‌توانند جذابیت شما را بالا ببرند. شما در ارتباط با مدیران خود، زیر دستان، اعضای خانواده و همسر می‌توانید از نفوذ کردن استفاده, کنید. ضمناً رفتارهایی هستند که مانع از نفوذ شما می‌شوند و روابط شما را مخدوش می‌کنند از جمله این رفتارها دستور‌دادن، تهدیدکردن، توصیه و نصیحت، قضاوت‌کردن، مسخره‌کردن، دلیل و برهان آوردن و پرسش‌های پی‌‌درپی است. آن‌چه را یاد گرفته‌اید در زندگی تمرین کنید تا به صورت مهارت درآید. موفق باشید

تفاوت هوش منطقی و هوش هیجانی...